اعضاي محترم طي تجربيات گذشته
وجود نماينده براي اعضا بجز ضرر
چيزي نداشته است و آدم زنده و
عاقل وکيل وصي نمي خواهد
با آرزوي قلبي قبولي طاعات و عبادات اين کاروان ماتم نشسته نگين غرب
دوستان از اينکه به تکرار تنها بنده متن دهنده وبلاگها هستم خوشايند خود بنده هم نيست و اي کاش نوشتهاي بنده در ميان درد دلها و خبرهاي تماي دوستان بود چون سالهاي قبل . ولي چه مي شود سياستهاي موزيانه گروه ها و حتي برخي وبلاگها از طرفي تفرقه در ميان اعضا و از طرف ديگر باعث تماشا چي شدن بسياري از دوستان فعال شده که اميدوارم همانطور که در متن قبلي آرزو کردم با متولد شدن يک وبلاگي که بدون گرايش خاصي و فقط براي حل مشگل اين مردم صبور دردمند باشد متولد شود که در آن تنها ادب نوشتار حفظ شود نه توهيني به کسي زده شود نه انگي و در آن تمامي نظرات مطرح و مورد بحث اعضا در يک محيطي سالم قرار گيرد که باعث شود يک اتحاد نظر و حضور در صحنه صورت پذيرد . و در آخر باز متذکر مي شوم که عزيزان بگذاريم و دنبال آن باشيم که حرکتي عملي هر سريع تر صورت پذيرد هر چند شايد صد در صد خواسته هاي ما را در بر نگيرد بدانيم اگر حرکتي باشد مي توان حرکت را مسير داد ولي ايستادن و دائم اعتراض و خواسته هاي غيره معقول ما را فوسيل کرده و خواسته هايمان را به فراموشي مي کشاند که تا امروز با ما دوستان نادان و دوست نما اين چنين کردند و مي کنند . يا علي بهرام .م