عزيزان آيا اين مردم سزاور اين بلا بودند ؟

سرگرداني بعد از 10 سال پيگيري بي نتيجه بعد ار 3 سال ، فرسوده شدن انبوهي ار واحدهاي که مالکي در خود نديدند ، بي خبري و خستگي اعضا از شکايتها يشان ، نفاق بر سر هم کوبيدن گروه ها و دسته ها ، واقعا اگر روزي کساني چون خودمان را با سرنوشت همسان ديديم به آنها پيشنهاد شکايت کردن مي کنيم ؟ ياد دارم در جمعي که اعضا بودند در سال 86و شخص فروغي براي آنها حرف مي زد در جاي گفت بخدا قسم باور کنيد دل من به حال شما بيشتر مي سوزد تاکساني که ميرويد از من به آنها شکايت مي کنيد خود من آن روز در دل به حرف او خنديدم ولي امروز باورم شده که فروغي اوضاع را در اين مملکت بهتر درک کرده بود تا ما شاکيان و امروز فکر مي کنم اگر اين سه سال اعضا و نيرويشان را به دنبال اين قاضيان رنگا رنگ نمي بردند تکليف امروز اعضا تصورش چگونه بود ؟ من فکر مي کنم تا به امروز 3/2 اعضا در خانه هايشان نشته بودند و ما بقي در حال تکميل و تحويل اين مطلب را بدون هيچ طرفداري از کسي يا گروهي مي گويم چون خود خسته شدم و يک مستاجرم حال شما هر چه مي خواهيد قضاوت کنيد بنده از شکايتم واقعا پشيمانم چون در اين مملکت قانون وجود ندارد قانون فروغي بهتراز اين آقايان ترسو رنگا رنگ بود . وسلام