او خواهد آمد روزی و دوباره باغ های خشک خزان دیده ، جولانگاه شکوفه های بهاران خواهد شد.. و ذهن دشت های تَف زده ،سرشار نغمه جویباران ! سیراب می شود.. روزی دوباره سبز می شوم ای دوست!روزی دوباره سبز میشوی ای دوست ! روزی دوباره پَرِ شکسته ترین قمریان خوش آواز ، در آسمانِ دیدگان من و تو ، پرواز عاشقانه ای آغاز می کنند ! او خواهد آمد روزی و شبهای درد و داغ همیشه ، در چشم های من وتو بیگانه می شود...
بنام خدا
درد و زخم کهنه نگین غرب دیگر در جسم و روح خریداران پروژه نگین غرب یک امر عادی بشمار می آید دیگر امیدها از بین رفته وعده وعیدها هیچ کدام بعد از این سالهای متمالی عملی نشده است چرا؟
مگر هر دردی درمانی ندارد چه نقطه مثبتی در تکمیل وتحویل پروژه به چشم می خورد هنوز آپارتمانهای ساخته شده توسطه مدیریت شرکت غلامرضا فروغی تکمیل وتحویل نشده است البته تعدادی هم در این چند ساله اخیر تحویل اعضا بدون امکانات شهری بصورت لاکپشتی واگذار شده
که مورد قبول نمباشد.
آیا اگر با درخواست پنج ماهه وکلای فروغی در سالهای گذشته موافقت می شد ومرحله به مرحله آپارتمانها تکمیل وتحویل اعضا می شد راهکار
مناسبی نبود بازداشت مدیر شرکت هیچ گره ای از مشکلات را باز نمود بجز گره گور دیگر بر این پرونده سالها از این موضوع گذشته ومشکلات حل نشده مانده وتدبیری هم برای آن اندیشیده نشده است .
امیدواریم با پند از اشتباهات گذشته ودر نظر گرفتن رضای خدا واعضای خانه به دوشی که چندین سال در انتظار سر پناهی برای خانواده میباشند اقدامی صورت گیرد وبا بکار گیری وحضورمدیرشرکت دراین امر سرعتی مضاعف جهت حل مشکلات اعضا صورت گیرد انشاالله.
آتش جهنم عبرتی است برای تمام انسانهای گناه کار
متن از خودمه : 18 سال بیشتر نداشت ، باموهای فشن و لباس های غربی ، آمده بود استقبال شهدای گمنام.. از او پرسیدم : از شهدا چه میدانی.. گفت : دوستشان دارم.. گفتم همین ،از بزرگی و عظمتشان چه میدانی؟.. گفت :" نمیفهمی ،یک انسان چقدر باید بزرگ باشد تا یک نسل سومی که پای ماهواره بزرگ شده و مدام از جبهه و جنگ بد شنیده ، با همه وجود می گوید : دوستش دارم"...